ترانه لطفعلیان

ترانه لطفعلیان نخست در ایران و در دوران دانشجویی با مسائل سیاسی آشنا شد. او پس از اتمام تحصیلاتش از دانشکده حقوق دانشگاه تهران، درست چند ماه پیش از انقلاب بهمن به آمریکا رفت و به صفوف کنفدراسیون در آمریکا پیوست.
ترانه پس از شرکت در یکی از کنگره¬های کنفدراسیون به ایران بازگشت و به عضویت حزب رنجبران درآمد. بخشی از وظایف ترانه، همکاری با جمعیت زنان بود. او مشاور حقوقی آن جمعیت بود. علاوه بر آن، ترانه همراه با همسرش مصطفی صدیقی¬نژاد، در بخش تدارکات فنی چاپ نشریه رنجبر کار می¬کرد. ترانه تایپ مطالب نشریه را برعهده داشت. با آغاز کار مخفی، برای آنکه صدای ماشین تایپ به بیرون درز نکند، ساعت¬ها در محفظه¬ای که به اندازه یک متر در یک متر بود، می¬نشست و به تایپ مطالب نشریه می¬پرداخت.
زمانی که حملات رژیم بر علیه حزب آغاز گشت، اعضای حزبی به ترانه و همسرش خبر رساندند که آنها تحت تعقیب هستند و توصیه کردند هر دو تهران را ترک کنند. آنها بلافاصله تهران را به مقصد خانه امنی در یکی از شهرستان¬ها ترک گفتند. آنجا دریافتند که ماشین تایپ را همراه خود نیاورده¬اند. می¬دانستند که بازگشت به تهران مخاطره¬انگیز است. در عین حال می¬دانستند که حزب برای ادامه مبارزه خود به آن ماشین تحریر نیازی مبرم دارد. آنها برآن شدند که به تهران بازگردند. اما متاسفانه مأموران رژیم در کمین نشسته بودند و ترانه را همراه همسرش دستگیر و روانه زندان کردند.
ترانه به شهادت کسانی که هم¬بند او بودند، هم در زندان و هم در دادگاه با بی¬باکی از باورها و عقاید فکری و حزبی خود دفاع کرد. همین پایداری و ایستادگی او خشم مأموران رژیم را دوچندان کرد و ترانه را چند روز پس از بازداشت، در پائیز ۱۳۶۰، به جوخه اعدام سپردند.

 

 

 

0