خسرو صفائى در سال ١٣١۴ در یک خانواده متوسط در سمنان به دنیا آمد. پانزده ساله بود که به سازمان جوانان حزب توده پیوست و به زودی به یکى از کادرهاى برجسته آن تشکیلات بدل شد.
خسرو با تشدید دیکتاتورى در سال ١٣٣٧ براى ادامه تحصیل به ایتالیا رفت و در دانشگاه معمارى ثبت نام نمود. ورود او به ایتالیا، مقارن با زمانى بود که کنفدراسیون دانشجویان ایرانى مراحل تکوین اولیه خود را مى گذراند و صفائى خیلی زود به یکى از عناصر فعال کنفدراسیون تبدیل شد و به عضویت در رهبرى فدراسیون دانشجویان ایرانى در ایتالیا در آمد.
خسرو یکى از پیشگامان و بنیانگذاران سازمان انقلابى بود. صفائى مدت زمانى براى سازماندهى و ارتباط با کارگران ایرانى در شیخ نشین های خلیج فارس به آنجا رفت و در میان کارگران ایرانى زندگى کرد و حاصل کارش بسیج تعدادى از کارگران به سازمانش بود.
خسرو سرانجام در سال ١٣۵٢ براى ادامه مبارزه عازم ایران شد. او در ١۴ اردیبهشت ١٣۵۵ دستگیر و در زیر شکنجه کشته شد. یکى از دوستان نزدیک خسرو می گوید: “خصوصیت خسرو این بود که در جدى ترین وقایع هیچوقت جوانب شوخى و یادآورى جنبه هاى طنزآمیز مسائل روزمره زندگى را فراموش نمى کرد. او قادر بود که در بدترین اوضاع لطیفه هایى در مورد رفتار خود و دیگران پیدا کند و با بیانشان اضطراب همگى را کاهش دهد. ما مرگ را درخود پرورش داده بودیم ولى او زندگى را و این عالی ترین خصوصیت او بود”.
1
You must be logged in to post a comment.