اسکندر قنبرزاده

اسکندر در سال ۱۳۳۰ در یک خانواده شریف کارگرى در شهر آبادان به دنیا آمد و در دامن زحمتکشان پرورش یافت. دوران دبستان و دبیرستان را در جنگ با فقر و فلاکت گذراند. و پس از دریافت دیپلم به سپاه دانش رفت تا بتواند به روستائیان و کودکان روستا خدمت کند. در سال ۱۳۵۵ به منظور ادامه تحصیل و کار و کمک به خانواده عازم آمریکا شد. او در حین تحصیل و کار به سرعت به صفوف جنبش دانشجویى پیوست و به عضویت کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانى در آمد. او در عرصه مبارزات و تظاهرات پیشرو و پیشقدم بود. اسکندر در عرصه جنبش دانشجویی ارضاء نشد و خودش را به این مبارزه محدود نکرد و به همین منظور در سال ۱۳۵۷ در یکى از هسته­ هاى هواداران اتحادیه کمونیستهاى ایران متشکل شد. و در جهت بازگشت به ایران و ادامه مبارزه در میان زحمتکشان را تدارک دید. انقلاب براى او مسئله مرگ و زندگى طبقه­ اش بود. اسکندر در مرداد ۱۳۵۷ به همراه قریب ۸۰۰ نفراز اهالى آبادان در جنایت سینما رکس آبادان جان باخت و دفتر زندگى پربارش بسته شد. 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1

محمد فرهادی کشکولی

محمد فرهادی کشکولی عضو کنفدراسیون و اتحادیه کمونیستهای ایران در آمریکا بود که توسط جمهوری اسلامی اعدام گردید.

 

 

 

متاسقانه اطلاعات ما در این باره ناقص است.
امیدواریم که خوانندگان محترم ما را در تکمیل این بیوگرافی یاری کنند.
با سپاس فراوان هیئت تحریریه

 

 

 

 

1

بیژن فتاحی

بیژن فتاحی عضو کنفدارسیون در آمریکا و اتحادیه کمونیستهای ایران بود و توسط جمهوری اسلامی اعدام گردید.

 

 

 

متاسقانه اطلاعات ما در این باره ناقص است.
امیدواریم که خوانندگان محترم ما را در تکمیل این بیوگرافی یاری کنند.
با سپاس فراوان هیئت تحریریه

 

 

 

0

حسین عطائی

حسین از فعالین کنفدراسیون در شهر آخن-آلمان بود. او از اعضای برجسته و قدیمی اتحادیه کمونیستهای ایران، سربداران بود. نام مستعار او محمد تی ان تی بود.
محمد مدتی برای آموزش نظامی به اردوگاه­ های فلسطینی در منطقه رفت. پس از انقلاب به کردستان رفت و مسئولیت “تشکیلات پیشمرگه زحمتکشان” را بر عهده گرفت. او در سال ۵۹ با مطالعات گسترده و بر مبنای تجاربش، بمبی موسوم به “بمب حیدر” ساخت. بمبی که از قدرت تخریبی بالا برخوردار بود و به راحتی و بدون خطر، محلولش قابل حمل و نقل بود. جزوه “طرز کار با مواد منفجره” حاصل تحقیقات و تجربیاتش بود. عطائی مسئولیت انفجارات و آموزش نظامی رفقا در جنگل را بر عهده داشت. در صبح روز ششم بهمن، عطائی بی محابا به کمک رفقای محاصره شده و حمل پیکر جان­باخته عبدالرحیم بیگله شتافت. اما خود، در همان حلقه محاصره قرار گرفت و در ادامه درگیری­ ها جان باخت.

 

3

فرامرز طلوعی سمنانی

متولد ۱۳۲۳ — فرامرز پس ازپایان دوره دبیرستان وگرفتن دیپلم برای ادامه تحصیل به ایالت متحده آمریکارفت. او فوق لیسانس خود را دررشته مهندسی برق از { دانشگاهکالیفرنیابرکلی } درایلات متحده آمریکا گرفت.اودردوران تحصیل دانشجوئی ممتازبود ومقاله ای درمجله علمی ( الکتریکال ) نوشت .درپاییز سال ۱۳۵۷ به اتفاق همسرش { همسرایشان فرح ابراهیمی بود که اوهم در ایالات متحده یکی ازدانشجویان کوشا درکنفدراسیون دانشجویان ایرانی بود } به ایران بازگشت وخودرا وقف فعالیت سیاسی تمام وقت کرد.فرامزطلوعی دارای دوفرزند است .درسال ۱۹۶۷ به عضویت درکنفدراسیون جهانی محصلین ودانشجویان ایرانی درآمد وچند دوره دبیرانجمن دانشجویان ایرانی درشمال کالیفرنیا وسازمان دانشجویان امریکا بود.درسال ۱۹۷۰ به عضویت درسازمان انقلابیون کمونیست ( بعدها : اتحادیه کمونیستهای ایران) درآمد وازکادرهای بسیارموثراین سازمان بود.دراوایل دهه هفتاد میلادی زمانی را درخاورمیانه به تهیه برنامه های رادیویی پرداخت که برای ایران پخش می شد.
دردومین کنگره اتحادیه کمونیستهای ایران که پس ازانقلاب بهمن درفروردین ۱۳۵۸ درتهران برگزارشد، فرامرزبه عضویت درمرکزیت این سازمان انتخاب شد وپس ازآن تا هنگام دستگیری در ۱۳۶۱ دررهبری این سازمان بود.هنگامی که اکثریت اتحادیه کمونیستها به مشی مبارزه مسلحانه برعلیه جمهوری اسلامی رویآورد، فرامرزطلوعی جزوبخش اقلیت درسازمان اتحادیه کمونیست ها ومخالف این مشی مبارزه مسلحانه بود اما به عضویت دراتحادیه کمونیستها ادامه داد. فرامرزدرسال ۱۳۶۱ دستگیر شد . رژیم جمهوری اسلامی فرامرز  را همراه با گروهی دیگراز اعضای اتحادیه کمونیست هاپس ازبکاربردن شکنجه های بسیاروحشیانه ودردآوروکشنده برجسم وروح این دستگیرشده گان با برگزاری دادگاهیدرزندان اوین بشیوه دادگاه های سیاه دوران تفتیش عقاید کلیسا درسده های میانه دراروپا به ریاست {حاج آیت الله گیلانی } وبه دادستانی آدمکش شناخته شده جمهوری اسلامی { حاج اسدالله لاجوردی } وبه دستیاری { حاج آیت‌الله سید حسین موسوی تبریزی }این گرو را بدون داشتن هیچگونه وکیلی همگی را به اعدام محکوم کردند.اعدام گروهی ۲۲ نفر، ساعت ۲۱ شب روزچهارشنبه پنجم بهمن ۱۳۶۱ درشهرآمل به اجرا گذاشته شد .
۳

خلیفه مردانی

خلیفه مردانی عضو کنفدراسیون در آمریکا و اتحادیه کمونیستهای ایران بود که توسط جمهوری اسلامی اعدام گردید.

 

 

متاسقانه اطلاعات ما در این باره ناقص است.
امیدواریم که خوانندگان محترم ما را در تکمیل این بیوگرافی یاری کنند.
با سپاس فراوان هیئت تحریریه

۰

عبدل حسن غفاری – بهروز – بهزادگیلان

بهروز (بهزاد گیلان) از اعضای فعال کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در آلمان و عضو اتحادیه کمونیستهای ایران بود. عبدل در سال ۱۳۲۹ در چالوس به دنیا آمد و برای ادامه تحصیل به آلمان /کلن رفت و در رشته معماری فارغ الحصیل شد. وی پس از بازگشت به ایران نقش فعالی در سازمان دادن مبارزات کارگران بیکار رشت ایفاء نمود. او از شرکت­ کننده گان در قیام سربداران بود و در جریان آن قیام زخمی شد. پس از ضربه سراسری تیر ماه سال ۶۱، بهزاد نقش فعالی در بازسازی سازمان ایفاء کرد. در بهمن ماه سال ۶۱، او به خاطر اجرای ماموریتی برای آغاز مجدد مبارزه مسلحانه به جنگل­ های آمل رفت. به علت حادثه­ ای که جزئیاتش هنوز روشن نیست، بهزاد به همراه عبدالله میرآویسی اسیر شدند. آنان زیر شکنجه ­های وحشیانه دشمن حتی از ذکر نام خود خودداری کردند. به احتمال زیاد این دو رفیق زیر شکنجه جان باختند. در فروردین سال ۶۲، رژیم خبر اعدام دو تن از اعضای سربداران را اعلام نمود.

 

 

 

 

 

1

بهرام قدک

بهرام قدک عضو کنفدراسیون در آمریکا و اتحادیه کمونیستهای ایران بود.متاسقانه اطلاعات ما در این باره ناقص است.

 

متاسقانه اطلاعات ما در این باره ناقص است.

امیدواریم که خوانندگان محترم ما را در تکمیل این بیوگرافی یاری کنند.

با سپاس فراوان هیئت تحریریه

 

 

 

 

0

ایرج فرهومند

ایرج فرهومند در تهران به دنیا آمد و پس از اخذ دیپلم، در دانشکده فنی تهران به تحصیل پرداخت. او از شاگردان ممتاز این دانشگاه بود و به همین خاطر با بورس دولتی به آمریکا رفت. او در رشته راه و ساختمان در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی درجه دکترا گرفت و یکی از با استعدادترین فارغ¬التحصیلان رشته خود به شمار می¬رفت. ایرج همچنین یکی از کارشناسان طراز اول جهان در رشته زلزله¬شناسی و تأثیرات آن بر نیروگاه¬های هسته¬ای بود.
فرهومند در دوران دانشجویی با کنفدراسیون آشنا و رفته رفته به یکی از هواداران فعال جنبش دانشجویی بدل شد. او اندکی بعد به فرانسه رفت و در رشته تخصصی خود در زمینه نیروگاه¬های اتمی به کار پرداخت. او در پاریس رابطه خود را با جنبش دانشجویی حفظ کرد و همانجا بود که به سازمان انقلابی پیوست. ایرج به رغم فضای گاه جنجالی کنفدراسیون، از همان آغاز اصول مخفی¬کاری را رعایت می¬کرد. همین موضوع باعث شد که او بتواند علنی به ایران بازگردد و در دانشکده فنی دانشگاه تهران به تدریس مشغول شود. در عین حال با رهبری سازمان انقلابی در داخل کشور در ارتباط بود. زندگی علنی و مبارزه مخفی او دو سالی ادامه داشت. در جریان ضربه رژیم شاه به سازمان و کشته شدن پرویز واعظ¬زاده ایرج هم دستگیر و زندانی شد. همسر فرهومند نیز که در فعالیت¬های سیاسی شرکت چندانی نداشت به اسارت در آمد.
فرهومند یک سال در زندان بود. در آستانه انقلاب ۵۷، دوباره به سازمان انقلابی پیوست و سپس به یکی از فعالین حزب رنجبران بدل شد. با شروع جنگ ایران و عراق، فرهومند از نخستین کسانی بود که از همان آغاز به جبهه رفت و تا تابستان ۶۰ در خدمت دفاع از میهن جنگید. در درگیری شدیدی که در دهلران جریان داشت ایرج توانست با تکیه بر تجربیات علمی خود، به ساختن پلی که توانایی تحمل وزن تانک¬های ایرانی را داشته باشد، موفق شود. این عمل باعث شد که آن منطقه را از اشغالگران بازپس گرفتند.
به رغم این همه خدمات و فداکاری¬ها، وقتی رژیم جمهوری اسلامی به حزب رنجبران یورش برد، ایرج فرهومند هم طعمه آن¬ها شد. او مخفی شد. ایرج پس از چندی، به قصد دیدار خواهرش به منزل او رفت. او عشق فراوانی به مادر و خواهرش داشت و شاید به سائقه همین عشق، دچار بی¬احتیاطی شد. پاسداران در منزل خواهر ایرج در کمین بودند.
مدتی بعد از دستگیری فرهومند، رژیم جمهوری اسلامی با دولت فرانسه تماس گرفت تا آنان متخصصی را برای بررسی ساختمان نیروگاه اتمی بوشهر و تضمین مقاومت آن در برابر زلزله به ایران بفرستند. دولت فرانسه در جواب نوشته بود که یکی از برجسته¬ترین متخصصان این رشته، خود یک ایرانی به نام دکتر ایرج فرهومند است و گرچه مدتی در فرانسه به کار مشغول بوده، اکنون در ایران به سر می¬برد.
جمهوری اسلامی مدت¬ها پیش از آنکه این نامه را دریافت کند، ایرج فرهومند را به جوخه اعدام سپرده بود. ایران دانشمندی گرانمایه و یکی از فداکارترین فرزندان خود را از دست داده بود.

 

 

 

 

3

فرامرز فرزاد

فرامرز فرزاد در دوره رژیم شاه، از فعالین کنفدراسیون در آمریکا بود. فرامرز پس از بازگشت به ایران، در جریان مبارزات انقلابی توده­ ای فعالانه شرکت جست. او از اعضای برجسته اتحادیه کمونیست­های ایران، معاون نظامی گروه قاسم، فرمانده گروه عملیاتی بسیج بود. مدتی در تیم تبلیغات و محلات همراه با سهیل سهیلی فعالیت نمود. مدتی در جبهه آبادان بسر برد. دانش و قابلیت­ های نظامی خود را بالا برد. فرامرز، در دوره اول در جنگل مسئولیت آموزش نظامی رفقا را بر عهده گرفت. کار با انواع سلاح­ ها بویژه آر پی جی هفت را با جدیت به رفقای دیگر آموزش داد. فرامرز که از ذوق هنری برخوردار بود، همراه با سهیل سهیلی در جنگل گروه کر سازمان داد و نواری از سرودهای انقلابی سربداران تهیه نمود. در جریان درگیری ۲۲ آبان همراه با رفیقی دیگر، یکی از گروه های دشمن را در هم کوبید. در جریان درگیری «رزکه» زخمی و به شهر منتقل شد. اما پس از مداوا سریعاً به جنگل بازگشت. به دلیل قاطعیت و جسارت فوق العاده­ اش، کاک اسماعیل وی را به عنوان فرمانده عملیات بسیج و آغازگر کل عملیات در شهر انتخاب کرد. فرامرز در شب نبرد آمل، با شجاعتی وصف­ ناپذیر رفقای تحت مسئولیت خود را رهبری کرد و پا به پای آنها علیه نیروهای مستقر در بسیج جنگید. فردا صبح که اکثریت اعضای گروه وی توسط دشمن محاصره شدند در کنار آنان قرار گرفت. حتا زمانی که هیچ نور امیدی به چشم نمی­ خورد، او تا آخرین دقایق زندگی روحیه انقلابی خود را حفظ کرد و به دیگران روحیه داد و مسئولیت خود را قهرمانانه به پیش برد و سرانجام با دیگر هم­رزمانش به استقبال مرگی حماسی رفت.

 

 

 

 

 

 

 

1