غلامحسین اهرابی در سال ۱۳۲۴ در تهران به دنیا آمد. تحصیلاتش را در دانشگاه تهران در رشته فیزیک به پایان رساند. در مبارزات دانشجویی سال های دهه ۴۰ شرکت داشت و در جریان اعتصاب دانشگاه ها و برگزاری مراسم شب هفت جهان پهلوان تختی نقش مهمی بازی کرد. پس از دستگیری عده ای از فعالین این دوره تصمیم به ترک ایران گرفت. در سال ۱۳۵۲ راهی آلمان و در شهر برلین اقامت گزید. از نخستین روز ورودش به واحد کنفدراسیون شهر برلین پیوست. او که قلبش مثل اکثر جوانان سیاسی آن دوره برای مارکسیسم و آرمان والای زحمتکشان می تپید، به عنوان مبارزی پیشرو به عضویت سازمان انقلابی درآمد.
با اوجگیری مبارزات مردم در داخل کشور، اهرابی درسال ۱۳۵۶ به ایران بازگشت و مبارزه اش را همراه مردم ایران ادامه داد. اما پس از مدتی کوتاه توسط سازمان جاسوسی رژیم شاه دستگیر و روانه زندان شد.
اهرابی پس از تشکیل حزب رنجبران در سال ۱۳۵۸ به آن پیوست و از کادرهای برجسته حزب رنجبران شد.
حسین هرگز علم دانشگاهی خود را به رخ مردم نمی کشید و خود را سرباز زحمتکشان میخواند. شاید به جز تعداد انگشت شماری از دوستان نزدیکش، کس دیگری نمی دانست که او فارغ التحصیل رشته فیزیک دانشگاه تهران است.
غلامحسین اهرابی در سال ۱۳۶۲ دستگیر شد. مقاومت های او خشم شکنجه گران را برانگیخت و از این رو او را روزهای متوالی از پا آویزان کردند و ناخن های دست و پایش را کشیدند. حسین را سرانجام در سحرگاه ۲۲ خرداد ۱۳۶۳ درحیاط زندان وکیل آباد مشهد، به دار آویختند.
0
هوشنگ امیرپور در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی برای ادامه تحصیل به ایتالیا رفت و در جریان شرکت در جنبش دانشجویی به کنفدراسیون جهانی پیوست. او که در آغاز در شهر فلورانس اقامت داشت، به سازماندهی پرداخت و دیری نپائید که سازمان دانشجویان ایرانی در آن شهر را به یکی از واحدهای فعال کنفدراسیون تبدیل ساخت. هوشنگ پس از چندی به اندیشه های مارکسیستی روی آورد و در ادامه همین راه به سازمان انقلابی پیوست. او در فاصله سال های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ سه بار به عضویت هیأت دبیران کنفدراسیون انتخاب شد.
البرزجاوری (اکبر) در سال ۱۳۳۲ در خانواده ای متوسط درشهرمسجد سلیمان متولد شد. درسالهای ۱۳۵۲ و ۱۳۵۴ بعنوان سپاه دانش داوطلب خدمت در روستاهای محروم بندرعباس شد تا از نزدیک محرومیت توده های روستایی را دردروان (دروازه های تمدن شاه) مشاهده کند. مردمی که به دلیل محرومیت ازابتدایی ترین نعمات زندگی به خاطر بیماری ساده ای فرزندانشان را از دست می دادند. این تجارب تاثیری عمیق بر ذهن البرز نهاد.
حمید پازوکی در خانواده ای مذهبی زاده شد و وقتی برای ادامه تحصیل به ایتالیا آمد، کم کم با مبارزات دانشجویان ایرانی و کنفدراسیون آشنا شد و به آن سازمان پیوست. شرکت فعالانه در مبارزات کنفدراسیون، او را بیش از پیش با واقعیت های ایران آشنا کرد. رفته رفته باورهای مذهبی خود را از دست داد و به اندیشه های مارکسیستی روی آورد و سرانجام به سازمان انقلابی پیوست. او در برنامه های گوناگون کنفدراسیون شرکت می جست. از جمله این برنامه ها، راهپیمایی ۱۵۰ کیلومتری به رُم بود که از طرف کنفدراسیون به منظور دفاع از زندانیان سیاسی در ایران سازمان داده شده بود.
هادی افتخاری عضو کنفدراسیون در آمریکا و اتحادیه کمونیستهای ایران بود.
عبدالرحمان آزمایش عضو کنفدراسیون در آمریکا و اتحادیه کمونیستهای ایران بود.
You must be logged in to post a comment.